به گزارش کردپرس، شش ماه پس از توافق تاریخی ۱۰ مارس ۲۰۲۵ میان مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای دموکراتیک سوریه و احمد الشرع، رئیسجمهوری موقت سوریه، روند ادغام ساختارهای نظامی و سیاسی شمالشرق کشور در دولت تازهتأسیس دمشق با بنبست روبهرو شده است. این توافق که قرار بود مسیر آشتی داخلی و ادغام سیاسی–امنیتی «خودمدیریتی شمالشرق سوریه» در دولت مرکزی را هموار کند، در عمل نهتنها به کاهش تنشها منجر نشده بلکه شکافهای قومی، منطقهای و رقابت بازیگران خارجی را تشدید کرده است.
فروپاشی نظم قدیم و رقابت بازیگران جدید
سقوط حکومت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، موازنه قدرت در سراسر شرق فرات را تغییر داد. نیروهای تحت امر کردها توانست بخشهایی از ساحل جنوبی رود فرات را تصرف کند، اما بهسرعت با شورش قبایل عرب و حملات «ارتش ملی سوریه» مورد حمایت ترکیه مواجه شد. با از دست رفتن تلرفعت و منبج، حدود ۲۰۰ هزار کُردِ آواره نیز بار دیگر ناچار به مهاجرت به شرق فرات شدند.
در چنین شرایطی، مظلوم عبدی ناچار شد برای مهار بحران و جلوگیری از پیشروی بیشتر نیروهای تحت حمایت آنکارا، بخشهای تازه تصرفشده را رها کند و تمامی نیروهایش را در شمال متمرکز سازد. همزمان، آمریکا در واپسین ماههای دولت جو بایدن برای جلوگیری از فروپاشی کامل موقعیت کردها، هزار نیروی اضافی به منطقه اعزام کرد.
شکنندگی انسجام در کردستان سوریه
اگرچه فروپاشی حکومت اسد برای بسیاری از ساکنان شمالشرق سوریه امیدآفرین بود، اما محبوبیت احمد الشرع در میان جوامع عرب – که حدود ۶۰ درصد جمعیت منطقه را تشکیل میدهند – باعث شکلگیری اعتراضاتی علیه ساختار خودمدیریتی شد. شکایت اصلی معترضان، «برتریجویی کردها» و نگرانی از «فدرالیسم پنهان» بود.
ساختار جمعیتی منطقه نیز پیچیده است:
کردها عمدتاً در دیرک و کوبانی اکثریت دارند،
در حسکه با اعراب زمین را بهصورت منطقهبندیشده تقسیم کردهاند،
و در رقه حدود ۲۰ درصد جمعیت را تشکیل میدهند.
در چنین بستری، مظلوم عبدی توافق ادغام با دمشق را ابزاری برای کاهش خشم جوامع عرب و همچنین سندی سیاسی برای خرید زمان قلمداد میکرد.
رقابت قبایل عرب و کنترل منابع
SDF با حدود ۷۵ هزار نیرو – که دو سوم آنها عرب و هسته سخت آن متشکل از ۳۰ هزار نیروی یگانهای مدافع خلق (YPG) است – توانسته ساختاری نسبتاً منسجم ایجاد کند. اما بحران دیرالزور در سال ۲۰۲۳ نشان داد که وفاداری قبایل عرب مطلق نیست. شورش گسترده پس از بازداشت رشید ابوخوله، فرمانده شورای نظامی دیرالزور، نشان داد که رقابت روی منابع نفتی، نفوذ دمشق و ساختارهای قبیلهای، تهدیدی پایدار برای ثبات SDF است.
کنترل میدان نفتی العمر، که ۷۰ درصد ذخایر نفت سوریه را در خود دارد، همچنان محور اصلی اختلاف میان اداره خودگردان کردی و دولت احمد الشرع است. برای دمشق، نفت دیرالزور تنها دارایی واقعی کشور برای بازسازی پس از جنگ است؛ برای کردها نیز این منابع خط قرمز امنیتی و اقتصادی بهشمار میرود.
تشدید تنش پس از کنگره حسکه
کنگره مهم حسکه در ۸ اوت ۲۰۲۵ با حضور نمایندگان اقلیتهای مذهبی ازجمله دروزیها و علویها، بر ضرورت برقراری نظامی سکولار و غیرمتمرکز تأکید کرد؛ دیدگاهی که بهطور مستقیم در تضاد با طرح دمشق برای ایجاد «جمهوری اسلام محور سوریه» قرار دارد. واکنش دمشق و آنکارا تند بود: دیدار برنامهریزیشده میان مظلوم عبدی و وزیر خارجه سوریه لغو شد و ترکیه اعلام کرد که از ارتش جدید سوریه حمایت مالی و نظامی خواهد کرد.
این اقدامات نگرانی عمیقی در میان کردها ایجاد کرده است؛ بهویژه پس از رخدادهای خونین علیه اقلیتهای غرب سوریه که به باور رهبران میتواند الگویی برای برخورد با کردها در صورت خلع سلاح باشد.
چشمانداز آینده: فدرالیسم، تجزیه یا بازگشت به مرکزگرایی؟
گزینههای پیشروی شمالشرق سوریه پیچیدهتر از یک دعوای معمول بر سر قدرت میان مرکز و پیرامون است. این منطقه به نقطه برخورد سه رقابت کلیدی بدل شده است:
1. مرکزگرایی اسلامگرایانه دمشق در برابر طرح فدرالیسم کردها،
2. چالش اکثریت عرب با اقلیتهای قومی،
3. نبرد ژئوپلیتیکی اسرائیل، ایران و ترکیه بر سر نفوذ در سوریه.
از نظر برخی دیپلماتها، تنها راهحل پایدار، ایجاد «کردستان سوریه» مشابه مدل عراق است؛ اما پراکندگی جغرافیایی مناطق کردنشین، اعراب و ترکمنهای اسکانیافته در مناطق اشغالی ترکیه و نبود اجماع منطقهای، این سناریو را بسیار دشوار کرده است.
بحران آب و اقتصاد؛ فشارهای ساختاری بر اداره خودگردان شمال شرق سوریه
با وجود اینکه شمالشرق سوریه از نظر منابع نفت و گندم غنی است، دههها سیاست غلط دولت اسد و تخریب زیرساختها در جنگ، توسعه منطقه را فلج کرده است. از بین رفتن شبکه آبیاری، خشکسالیهای طولانیمدت و سدسازی ترکیه، بحران آب را به تهدیدی فوری تبدیل کرده است.
از سال ۲۰۱۹ که ترکیه رأسالعین یا سری کانی را تصرف کرد، شهر حسکه تقریباً بهطور دائم با بحران آب روبهروست. ساخت خط انتقال آب از دجله حداقل ۲ میلیارد یورو هزینه خواهد داشت؛ پروژهای که بدون توافق دمشق و حمایت بینالمللی امکانپذیر نیست.
گرفتار میان بازیگران خارجی
تداوم بقا و خودمختاری اداره خودگردان شمال سوریه بیش از هر چیز به موازنه قدرت خارجی وابسته است زیرا؛
ترکیه و عربستان سعودی از دولت احمد الشرع حمایت کرده و بهشدت مخالف هرگونه فدرالیسم هستند.
فرانسه و تا حدی اتحادیه اروپا، همچنان حامی کردها هستند.
ایالات متحده پس از خروج بخش بزرگی از نیروهایش، میان حفظ تعهد به کردها و تمایل به کاهش حضور نظامی در منطقه مردد است.
اسرائیل حمایت از طرح فدرالیستی و تداوم حضور آمریکا را بخشی از راهبرد خود میداند.
آینده شمالشرق سوریه به سه عامل وابسته است:
1. سرنوشت دولت احمد الشرع و توانایی آن در ایجاد ساختار حکمرانی پایدار،
2. حد و اندازه حمایت آمریکا از SDF،
3. نحوه ورود یا عقبنشینی ترکیه از منازعه.
در حالیکه رقابتهای قومی، بحران آب، کنترل منابع نفتی و فشارهای خارجی بر منطقه سایه انداخته، خودمدیریتی شمالشرق سوریه بیش از هر زمان دیگری با خطر عقبنشینی یا فروپاشی مواجه است. آینده این منطقه بهشدت وابسته به تصمیمات بازیگران منطقهای و بینالمللی و توان کردها در حفظ انسجام داخلی و مدیریت رابطه با اعراب خواهد بود.
نویسنده: فابریس بالانش
منبع: مجله خاورمیانه فرانسه

نظر شما